بسته بندی کالا به شکلهای مختلفی انجام می گیرد، در بسته بندی اولیه برای ظرف و لفاف کالا، طراحی به گونه ای انجام می شود که محتوای کالا را در خود جای دهد ، طراح بایستی بداند که بسته بندی ثانویه معمولا هنگام استفاده کالا دور انداخته می شود و در مرحله آخر، بسته بندی باید به گونه ای انجام شود که برای نگهداری ، شناسایی و حمل کالا مناسب باشد.
لازم به ذکر است که برچسب کالا جزیی از بسته بندی کالا تلقی شده وعمدتا شامل اطلاعاتی است که همراه با بسته بندی کالا بصورت چاپ شده جهت آگاهی مشتریان ارائه می شودچراکه طراحان بسته بندی کالا جهت جلب توجه مشتری بایستی با ارائه توضیحات لازم در باره کالا به تصمیم گیری سریع مصرف کنندگان در مورد خرید کالا کمک کرده و بدین ترتیب به فروش بیشتر کالا یاری رسانند زیرا مصرف کنندگان برای راحتی خود حاضرند مبلغی بیشتر در خصوص ظاهر و بسته بندی کالا به شرط جلب اعتمادشان بپردازند وبا اتکا به اعتبار نام کالا و فروشنده اقدام به خرید را انجام دهند.
یک بسته بندی خوب باید سبب شناخت فوری نام و علامت تجاری فروشنده شود و با استفاده از روانشناسی رنگها و فرهنگ بومی هر منطقه از بازار هدف ،به تبلیغات بازاریابی کالای مورد نظر کمک نماید. در تصمیم گیری برای نوع بسته بندی کالا بایستی کاربرد محصول در الویت قرار گیرد و سایر عناصر بسته بندی نظیر اندازه، شکل، مواد اولیه، رنگ و محل چاپ علامت تجاری بر اساس آن طراحی شود ، این عناصر برای حمایت از جایگاه و خط مشی بازاریابی کالا باید با یکدیگر به نحو مناسبی تلفیق شوند و با برنامه تبلیغاتی ، قیمت و سیستم توزیع کالا نیز سازگاری کامل داشته باشد، برچسب کالا نیز باید سبب شناسایی کالا یا علامت تجاری شده و وظیفه درجه بندی و شرح کالارا نیز انجام دهد که اهم این موارد عبارتند از:
-
نام سازنده
-
محل ساخت
-
زمان ساخت
-
مواد اولیه مصرفی
-
نحوه استفاده درست از کالا
-
رعایت نکات ایمنی
-
قیمت
-
مدت اعتبار مصرف و ارزش مصرفی کالا
لازم به ذکر است که خدمات بعد از فروش به عنوان ابزاری برای دستیابی به مزیت رقابتی کالا همواره مورد استفاده کارشناسان بازاریابی قرار می گیرد ، لذا کسانی که خدمات بهتری را ارائه کنند از میزان فروش و سود بیشتری برخوردار می باشند و این نکته در کنار سایر موارد لازم جهت بازاریابی مانند طراحی زیبا و بسته بندی مناسب با توجه به نیروهای مختلف دیگر موثر بر یک محیط بازاریابی وهمچنین تعامل چند سویه نیروها ،سبب هم افزایی نیروها (cinergy) در کل سیستم شده و وظیفه تبلیغات کالا را نیز به خوبی انجام می دهد.
یک شرکت به منظور تامین نیاز مشتریان بایستی برای کلیه کالاهای خود و خدمات همراه آن برنامه مناسبی داشته باشد و نظر مصرف کنندگان را در مورد ارزش خدمات بعد از فروش و اهمیت نسبی آن بداند و لذا تعیین خدمات مورد نیاز مشتریان اعم از خدمات مشاوره ای، اعتباری و خدمات تعمیر و نگهداری از اهمیت بسیارزیادی برای حفظ سهم بازار صاحبان صنعت برخوردار است. گروهی از محصولات به دلایل مختلفی نظیر فروش به مشتریان یکسان، کانالهای توزیع مشابه و قیمتهای همسان، وابستگی نزدیکی با هم دارند و لذا هر خط تولید به یک خط مشی بازاریابی جداگانه نیاز دارد و یک خط تولید محصول مستقل را تشکیل می دهد.
شرکتهایی که در بازار به دنبال جایگاه خاصی از نظر تنوع محصول و افزایش سهم بازار برای رشد بیشتر هستند معمولا از یک خط تولید طولانی برای گروه محصولات همسان خود مانند یک گروه محصولات صنایع غذایی پیروی می کنند که این امر بطور سیستماتیک از طریق بسط خط محصول و تکمیل کردن آن صورت می گیرد و با روشهای مختلف می توان به تولید کالاهایی با قیمتهای متفاوت پرداخت تا همه بخشهای بازار هدف را در اختیار گرفته و خریداران متفاوت را پوشش داد، گاهی با تولید کالاهای جدید و افزودن آنها به اقلام موجود ضمن حفظ بازار کالاهای قبلی می توان جهت دستیابی به سود بیشتر ، رضایت خاطر مشتریان جدید را نیز ایجاد کرد.روش نوسازی خط تولید نیز برای ایجاد رقابت در بازار بسیار موثر است وگاهی صاحبان صنعت با استفاده از روش برجسته سازی خط محصول ، ویژگی خاصی را برای یک کالا در نظر گرفته تا سهم بیشتری از بازار را در اختیار گیرند.ترکیب مناسب محصولات مجموعه ای جور از اقلام مختلف کالا می باشد که یک تولیدکننده یا فروشنده جهت رضایت خاطر مشتری خود در اختیار دارد و کلیه نیازهای همسان سبد کالای مورد نظر مصرف کننده را تامین می نماید ، لذا سازگاری در ترکیب محصولات شرکت برای تامین حدود انتظارات مشتری توسط کانالهای توزیع باید همواره مورد نظر بازاریابان و صاحبان صنعت قرار گیرد.
یک شرکت به چهار طریق قادر است حجم فعالیتهای خود را گسترش دهد که ممکن است با اضافه کردن خط تولید جدید ، افزایش تعداد محصولات قبلی، ایجاد تنوع بیشتردر ترکیب محصولات و سازگاری بیشتر کالاها با علایق مشتریان بوجود آید.با توجه به تغییر ذائقه و سلیقه مصرف کنندگان در طول زمان و تحولاتی که در شرایط رقابتی و تکنولوژیک پیش می آید یک شرکت نباید به تولید فعلی خود اکتفا کند زیرا مشتریان خواهان کالاهای جدید و پیشرفته ترند ، لذا هر شرکت به یک برنامه برای تولید کالاهای جدید نیازمند است، لازم به ذکر است که هزینه های دستیابی به کالاهای جدید و تولید و عرضه آنها بیشتر شده زیرا هزینه های تولید، توزیع و وسایل ارتباط جمعی برای تبلیغات افزایش یافته است و شرکتها به دلیل محدودیت منابع مالی خود بجای ابداع و نوآوری به اصلاح کالاهای موجود تمایل بیشتری دارند.
مسئولیت تعیین طبقه کالای جدیدی که شرکت می خواهد تولید کند با بخش مدیریت کالا می باشد و لذا برای موفقیت کالای جدید باید ایده های مختلف را بررسی کرده تا جهت حفظ جایگاه شرکت در بازار و دفاع از سهم بازار ، برای پیدا کردن بازارهای جدید داخلی وبین المللی با توجه به نقاط قوت وضعف شرکت و استفاده از تکنولوژیهای نوین در خصوص تهدیدات و فرصتهای موجود در بازار ،فعالیتهای بازاریابی کالای مورد نظررابه نحو مطلوبی مدیریت نمود.